در حال بارگذاری ...
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد»، جلسه کمیسیون مشترک مجلس را درباره تشکیل سازمان اطلاعاتی کشور با حضور سید احمد خمینی و انتقال نظر امام توسط ایشان روایت کرده است: ما از حاج احمدآقا دعوت کردیم برای کمیسیونی که ویژه تشکیل سازمان اطلاعاتی کشور بود [شرکت کند]. بین کمیسیون‌های دفاع، داخلی و خارجی یک کمیسیون مشترک تشکیل داده بودیم. آنجا بحث بود که اولاً سازمان باشد یا وزارتخانه؟ اگر سازمان است، وابسته باشد به نخست‌وزیر، مثل سابق که ساواک سازمانی بود وابسته به نخست‌وزیری، یا حتی وابسته باشد به دفتر امام و زیر نظر مستقیم امام باشد. من زنگ زدم به حاج احمدآقا، تقاضا کردم گفتم که شما یک جلسه به کمیسیون بیایید و همه حرف‌ها را بشنوید و بعد به امام منتقل کنید. ایشان جلسه بعد آمد به کمیسیون، چند نظر بود در کمیسیون، همه نظرات گفته شد. مثلاً دو نفر بودند که می‌گفتند سازمان اطلاعاتی را باید بدهیم به قوه قضائیه، با این استدلال که قوه قضائیه باید از جرایم پیشگیری کند و این سازمان اطلاعاتی باید پیشگیری‌کننده باشد. عده‌ای می‌گفتند باید حتماً تحت نظر رهبری و بنابراین زیر نظر امام باشد. عده‌ای می‌گفتند که در دولت باشد و بحث بود که در دولت سازمان باشد یا وزارتخانه. همه این چهار نظر در حضور حاج احمدآقا و به طور مفصل بیان شد. ایشان همه را گوش کرد و بعد هم رفت و فردایش به من زنگ زد. به من گفت که امام فرموده مجلس هر تصمیمی بگیرد من مداخله‌ای نمی‌کنم ولی این تشکیلات را اصلاً به رهبری و بیت و... متصل نکنید. بنابراین مخالفت کردند که یک چنین دستگاه اطلاعاتی وابسته به امام یا بیت امام باشد و بعد فرمودند دیگر بقیه‌اش را خودتان می‌دانید. در نهایت در کمیسیون تصویب شد به عنوان وزارتخانه.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد» خاطره‌ای را نقل کرده مربوط به گلایه سید احمد خمینی از نمایندگان مجلس دوم که به نخست‌وزیری مهندس میرحسین موسوی رأی منفی داده بودند: در مجلس دوم، موقعی که برای آقای مهندس موسوی رأی‌گیری شد برای نخست‌وزیری‌اش و ۹۹ نماینده رأی مخالف دادند، روز بعد از آن حاج احمدآقا به مجلس آمد و من اولین بار بود که می‌دیدم ایشان آمده به مجلس، در همان کریدور مجلس دیدم حاج احمدآقا آنجاست، دست من را گرفت، عده‌ای از دوستان را هم صدا زد و رفتیم یک گوشه‌ای نشستیم. شاید ۱۵-۱۰ نفر بودیم. ایشان مقداری ناراحت بود از اینکه خوب مگر شماها نمی‌دانستید که نظر امام چیست؟ پس چطور ۹۹ نفر رأی منفی دادند؟! یک ناراحتی این‌جوری داشت. گله‌اش هم این بود که مثلا شماها چطور مثل سابق به میدان نمی‌آیید، حمایت نمی‌کنید؟ ما همه گفتیم به هر حال چیزی که نظر امام باشد، ما حتماً اطاعت و حمایت می‌کنیم. این جزو موارد نادر بود.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد» خاطره‌ای را از سید احمد خمینی نقل کرده که مربوط به انتخاب مدیرعامل جدید صداوسیما پس از استعفای علی لاریجانی است: در یکی از روزهای میلاد مثلاً ۱۷ ربیع‌الاول شاید هم روز دیگر، ما رفته بودیم خدمت امام، نمایندگان مجلس و مسئولان و افراد دیگر هم بودند. وقتی سخنرانی امام تمام شد و ما آمدیم بیرون، در کوچه من داشتم خداحافظی می‌کردم، حاج احمدآقا از دور من را صدا زد که بایست، من کارت دارم. آمد دست من را گرفت و آقای خاتمی و آقای خوئینی‌ها را هم صدا کرد. گفت شما هم بیایید. ما چهار نفری رفتیم در یک اتاق، نشستیم و ایشان رو کرد به آقای خاتمی و آقای خوئینی‌ها گفت که مشکل من را با ایشان حل کنید، با همین لحن. آن‌ها گفتند چه شده است؟ این تقریباً زمانی بود که آقای علی لاریجانی که اولین مدیرعامل [صداوسیما] از طرف شورای سرپرستی بود، استعفا داده بود و ما دنبال یک مدیرعامل جدید بودیم. ایشان رو کرد به آن‌ها و گفت که به فلانی بگویید که فلان فرد مدیرعامل شود. اسم آورد و گفت ایشان بشود مدیرعامل. آن‌ها به من گفتند شما مشکلی دارید؟ گفتم نه من مشکلی ندارم ولی من باید بروم در شورا مطرح کنم. اگر این آقا که حاج احمدآقا پیشنهاد می‌کند رأی آورد که ایشان مدیرعامل می‌شود. بعد حاج احمدآقا گفت حالا اگر این آقا مدیرعامل نشد و کس دیگری بود، من اصلاً کاری به صداوسیما ندارم، خبر را با من هماهنگ کنید. گفتم: کدام قسمت خبر؟ خبری که مربوط به بیت می‌شود، مربوط به امام می‌شود، حتماً ما این کار را می‌کنیم ولی اگر اخبار دیگری است، اگر نظر امام هست که خوب ما حتماً اطاعت می‌کنیم، راجع به هر موضوعی که باشد و تقریبا جلسه به این صورت خاتمه پیدا کرد. شاید ایشان خیلی با جمع‌بندی من موافق نبود، ولی دیگر چیزی نگفت. ایشان گفت خبر به عهدهٔ من باشد، من گفتم آنچه مربوط به بیت و امام و نظر امام است، چشم ما حتماً اطاعت می‌کنیم. جلسه به این صورت ختم شد.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد» خاطراتش را از سید احمد خمینی نقل کرده است؛ یکی از این خاطرات مربوط به دوران حضور در شورای سرپرستی صداوسیماست: صداوسیما قبل از اینکه شورای سرپرستی تشکیل شود، افرادی در آنجا حضور داشتند و فعال بودند؛ هم در خبر و هم در کل صداوسیما و هم در رادیو. آقای محتشمی بیشتر در رادیو بود، آقای نوری و... در خبر بودند، آقای کرباسچی و دیگران هم بودند. به طور طبیعی ارتباط آن‌ها عمدتاً با دفتر و مرحوم حاج احمدآقا بود. خب شورای سرپرستی طبق قانون جدید که مجلس وضع کرده بود، تشکیل شده بود. شورای سرپرستی نمایندگان سه قوه بودند؛ از مجلس، دولت و قوه قضائیه. سه نفر عضو اصلی بودند، سه نفر علی‌البدل. در شورای سرپرستی از همان جلسات اولیه انتخابات شد و من رئیس شورای سرپرستی بودم از ابتدا تا پایان. خب به طور طبیعی آن‌ها خیلی تحت فرمان شورای سرپرستی قرار نمی‌گرفتند، با یک مدل دیگری کار می‌کردند، آن‌ها منصوب ما نبودند. به همین دلیل هم ما افراد جدیدی را نصب کردیم. ممکن است دفتر و مرحوم حاج احمدآقا مثلاً ناراحت شده باشد، ولی ایشان هیچ‌وقت به من نگفت که چرا این‌ها نیستند در صداوسیما. تنها حرفی که ایشان از اول به من زد گفت که از طرف امام هم یک نماینده آنجا باشد که ما با ایشان اختلاف داشتیم. می‌گفتم خب اگر نماینده امام بیاید، شورای سرپرستی هیچ‌کاره است. دیگر کسی که نماینده امام است قاعدتاً همه اختیارات با اوست و او تصمیم‌گیر است.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد» خاطراتش را از سید احمد خمینی نقل کرده است. دکتر روحانی جلسه‌ای را روایت کرده در نوفل‌لوشاتو با حضور او، سید احمد خمینی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، سید محمد موسوی خوئینی‌ها و صادق قطب‌زاده که در آن برای اولین بار احتمال تجاوز نظامی عراق به ایران مطرح شد: یک ماجرایی در نوفل‌لوشاتو به ذهنم می‌آید که گفتنش برای تاریخ خوب است. بعدازظهر یک روز مرحوم حاج احمدآقا به من گفت بیا برویم پیش آقای موسوی اردبیلی که ایشان هم در نوفل‌لوشاتو بود. هتل کوچکی در آنجا بود، بعضی از مهمانان آنجا مستقر می‌شدند و مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی هم در همان هتل مستقر بود. ما با حاج احمدآقا رفتیم در اتاق آقای موسوی اردبیلی، وقتی وارد شدیم آقای خوئینی‌ها هم آنجا بود و بعد آقای قطب‌زاده هم آمد. نشستیم، بحث‌های مختلفی شد. یکی از بحث‌هایی که آنجا مطرح شد این بود که اگر انقلاب پیروز شود، چه مشکلات احتمالی پیش روی ما وجود دارد؟ در آن جلسه بحث احتمال حمله صدام به ایران مطرح شد. بحث‌های زیادی شد که آیا عراق این کار را می‌کند یا نه؟ من با توجه به سوابقی که در دوره خدمت نظام داشتم و در سال‌های ۵۱ و ۵۲ افسر وظیفه بودم، آن زمان سخنرانی‌هایی در ارتش انجام می‌شد راجع به احتمال حمله عراق و حوادثی که در سال ۴۸ برای اروندرود اتفاق افتاده بود، بنابراین سوابق ذهنی داشتم که در آن جلسه مطرح کردم. اولین باری که موضوع تجاوز احتمالی صدام به ایران در زندگی من مطرح شد در آن جلسه بود. آن جلسه مربوط می‌شود به احتمالاً دی سال ۵۷ در نوفل‌لوشاتو. این یکی از داستان‌هایی بود که آنجا من شاهدش بودم، مرحوم حاج احمدآقا هم بود. ایشان مثل همیشه هم تیزبین بود، هم برای آینده و انقلاب به طور طبیعی مقداری نگران شد که ممکن است چنین حوادثی اتفاق بیافتد.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در گفت‌وگو با عوامل مستند «احمد» خاطراتش را از حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید احمد خمینی روایت کرده است. دکتر روحانی خاطره‌ای نقل کرده از دیدارش با سید احمد خمینی در نوفل‌لوشاتو: شاید اولین روزهایی بود که امام از پاریس به نوفل‌لوشاتو منتقل شده بود؛ چون امام چند روزی (حدود یک هفته) در خانه‌ای بود در محله کَشان، بعد منتقل شد به نوفل‌لوشاتو... و آنجا ما حاج احمدآقا را از نو دیدیم. در اولین برخوردی که من با ایشان داشتم، ایشان خیلی تعریف کرد از سخنرانی‌ای که من در مراسم ختم مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مصطفی در مسجد ارک انجام داده بودم. ایشان به من گفت: «خیلی سخنرانی خوبی بود» و به من گفت: «به شما بگویم، من در عمرم فقط یک بار دیدم که امام یک نواری را گوش کرده باشد و دو مرتبه از ما بخواهد که نوار را بیاورید یک بار دیگر گوش کنم.»