در حال بارگذاری ...
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، روز چهارشنبه ۵ آذر، در دیدار جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: باید قدرت اطلاعاتی را تقویت کنیم. این همه نفوذ و جاسوسی دیدیم در ماههای قبل، چه بود و چه بساطی بود. به معنی واقعی کلمه باید طراحی جدیدی داشته باشیم. وقتی سرویس اطلاعاتی ما با سرویس اطلاعاتی هیچ کشوری همکاری ندارد، به تنهایی که نمیشود کار کرد. خیلی از مسائل اطلاعاتی در ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دیگر به دست میآید. یکی از دانشمندان که ترور شد قبلاً یک سرویس خارجی به ما اطلاع داده بود که این آقا را میخواهند ترور کنند. سرویس اطلاعاتی کشور دیگری به وزارت اطلاعات ما گفته بود که وزارت هم به مسئولین مربوطه خبر داده بود. البته متأسفانه آن عزیز ما ترور شد ولی این اطلاعات به ما رسیده بود. سرویسهای اطلاعاتی ما باید با سرویس کشورهای دیگر همکاری داشته باشند. در بخش فناوری اطلاعات هم خودمان را تقویت کنیم و فناوریهای لازم را جذب کنیم. از طرف دیگر مردم باید بیایند در کنار دستگاه اطلاعاتی و به آن کمک کنند. وقتی در دولتی میروند از یک کشور همسایه، میلیونها نفر را وارد کشور میکنند بیحساب و کتاب – حالا برای چه وارد کردند، من الان وارد این مقوله نمیشوم – آخر به چه دلیل این همه آدم را اجازه دادند وارد کشور شوند؟! البته من نمیخواهم بگویم از همسایه ما هیچ کس وارد ایران نشود ولی باید حسابشده باشد، باید دقت کنیم، باید بتوانیم به خوبی آنها را کنترل کنیم. وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعاتی، دستگاههای اطلاعاتی آنچنان باید در میان مردم محبوب باشند که همه پشت سر آنها باشند، بگویند این دستگاه اطلاعاتی ما میخواهد جاسوس را دستگیر کند. این دستگاه اطلاعاتی میخواهد جلوی جرایم سازمانیافته را بگیرد. این دستگاه اطلاعاتی میخواهد یک گروه تروریستی که میخواهد وارد کشور شود را سر مرز دستگیر کند. اگر این چنین شد همه مردم پشت سر دستگاه اطلاعاتی خواهند بود، ولی اگر خدای ناکرده اصلاً کل کار اطلاعاتی ما شد شنود این و آن به دلایل خاص سیاسی، به نفع این جناح یا آن جناح، این فرقه یا آن فرقه آن وقت ما به جایی نمیرسیم.
هدف اصلی ما اینست که تمامیت ارضی این کشور، انسجام ملی، امنیت ملی، منافع ملی، مصالح ملی، ارزشهای دینی و ملی ما هم حفظ شود. اگر میخواهیم این اهداف اساسی را به خوبی حفظ کنیم، همچنان باید در خط مقدم، مردم سینه سپر کنند. نباید فکر کنیم که در آن ۱۲ روز مردم ایستادند پس اگر ۱۲ روز دیگری اتفاق بیفتد باز هم مردم میایستند. باید کار و تلاش کنیم تا مردم احساس رضایت کنند، هر مقدار مردم نسبت به مشروعیت و مقبولیت نظام، باور بیشتری داشته باشند، محکمتر میایستند.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، روز چهارشنبه ۵ آذر، در دیدار جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: اسرائیل و آمریکا هر دو به ما حمله کردند، ولی به آن اهداف اصلیشان نرسیدند. بازدارندگی ما آنجایی که دست نیروهای مسلح ما بوده، مربوط به دستگاه امنیتی ما بوده، متأسفانه نقص و اشکال داشتیم ولی آنجایی که بازدارندگی توسط ملت بوده، بینقص بوده است. بازدارندگی نظامی داریم که اگر هواپیمای دشمن به مرز ما نزدیک شد رادار ما بتواند ببیند، پدافند ما بتواند ضربه بزند. جنگنده ما بتواند در هوا با آنها مقابله کند. بازدارندگی فناوری هم باید داشته باشیم، باید بتوانیم اختلال الکترونیکی لازم را ایجاد کنیم. جنگال اهمیت دارد و وابسته به این است که فناوری ما در چه حد باشد، چقدر ما در فناوری قدرتمند هستیم. دشمن ما چقدر در فناوری پیشرفته است. حالا در همه اینها، مشکلاتی داشتیم، اما اهداف اصلی دشمن، اهدافی بود که عمدتاً مردم بازدارنده اصلی بودند. اهداف اصلی دشمن چه بود؟ اهداف اصلی دشمن این بود که یا این نظام را تغییر بدهند یا به تعبیر خودشان این نظام را سرنگون کنند، یا اینکه در ایران بتوانند تمامیت ارضی ما را خدشهدار و کشور را تجزیه کنند. درست است که هر دو مسأله وظیفه نیروهای مسلح و دستگاههای اطلاعاتی است، اما عمدتاً ملت سینه سپر کرد که دشمن ناموفق بود. دشمن در هستهای میخواست به ما ضربه بزند، که مقداری به ما ضربه زد، البته نتوانست به هدف صد درصدی که میخواست برسد، اما ضربه زد. در بحث موشکی میخواست به ما ضربه بزند. صد درصد نتوانست اما به ما ضربه زد. میخواست سازمان دفاعی ما را آشفته کند و آشفتگی ایجاد کند، این را موفق نشد. چرا فرماندهان را در اولین لحظه مورد هدف قرار دادند؟ زدن فرماندهان در لحظه اول برای ایجاد آشفتگی بود. چون نفر بعدی نمیداند چه کار باید بکند؟ اصلاً برنامه قبلی چه بوده؟ این فرمانده بوده که برنامهریزی و کار و تلاش کرده و الان نیست. ولی در اینجا ناموفق بودند یعنی کاری که رهبری معظم انقلاب انجام داد در ساماندهی فوری و سریع، در همان ساعتهای اولیه، ساماندهی برگشت. این اقدام خیلی بزرگی بود. لذا دشمن در آشفتگی ناموفق بود.
بزرگترین خیانت به رهبران این است که ما بیاییم و واقعیتها را کم یا زیاد جلوه بدهیم، یعنی خودمان را بزرگ ببینیم و دشمنان خودمان را کوچک ببینیم.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، روز چهارشنبه ۵ آذر، در دیدار جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: یک وقتی در داستان کرونا به ما گفتند شما اصلاً دنبال خرید واکسن نباشید، چون یک آقایی گفته بود من تا چند ماه دیگر مثلاً تا اول تابستان ۵۰ میلیون دوز واکسن به شما میدهم. ما در جلسه ستاد ملی کرونا وقتی موضوع خرید واکسن را مطرح کردیم، یکی دو نفر از عزیزان به من اعتراض کردند و گفتند شما برای چه میخواهید واکسن بخرید؟ در آن جلسه میخواستیم خرید خارجی را تصویب کنیم چون لازم بود در ستاد مصوب میشد. یک عده مخالفت کردند گفتند آقا ما که واکسن داریم، اصلاً ما میتوانیم به زودی واکسن را صادر کنیم؛ شما میخواهید وارد کنید و از خارج بخرید؟ چرا میخواهید این کار را بکنید؟ وقتی قرارداد ۶۰ میلیون دوز واکسن را با اسپوتنیک روسیه بستیم، عدهای به ما اعتراض کردند که چرا ۶۰ میلیون دوز قرارداد بستید؟ یا با سازمان بهداشت جهانی ۸.۱۶ میلیون دوز واکسن قرارداد بستید؟ در موقع خرید از باهارات هند گفتند چرا خریدید؟ نسبت به چین که یک عده اعلامیه علیه ما دادند. آقایی که نماینده مجلس بود اعلامیه داد، دیگرانی هم اطلاعیه دادند که واکسن چین به درد نمیخورد چرا میخرید؟ اگر ما میخواستیم به حرف اینها گوش کنیم و واکسن نمیخریدیم چه وضعی پیش میآمد؟
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، روز چهارشنبه ۵ آذر، در دیدار جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: در سال ۷۸ در زمان کلینتون، آمریکاییها اتهام ماجرای انفجار در خُبر را طبق بررسی که FBI انجام داده بود میخواستند به ایران منتسب کنند و صریحاً اعلام کردند که ایران را باید مورد حمله موشکی قرار دهیم. در ایران مبنای ما این شد که در برابر حمله موشکی چگونه دفاع کنیم و چه اقدامی کنیم؟ میتوانیم دفاع کنیم یا نه؟ پاسخ ما چه باشد؟ یک بخشی از بحثهای شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه، در آن مقطع این بود. بلافاصله فعالیت سیاسی و دیپلماتیک را شروع کردیم، لذا از طرق مختلف برای عربستان پیغام دادیم. آنچه مهم بود این بود که عربستان چه چیزی را اعلام کند، چون انفجار خُبر در عربستان واقع شده بود. یک پایگاه آمریکایی مورد حمله قرار گرفته بود در چندسال قبل، یعنی سال ۷۵ که بررسی آن حدود ۳ سال طول کشیده بود. بنا بر این شد که یک نفر نماینده تامالاختیار از ایران برود عربستان و با مقامات عربستان به یک تفاهم برسد. حالا آن زمان بنده را تعیین کردند به عنوان نماینده تامالاختیار از ایران. من رفتم عربستان، آن طرف هم آقای امیرعبدالله، نایف را به عنوان نماینده تامالاختیار در این موضوع انتخاب کرد. ما دو نفر شروع کردیم به مذاکره، بعدازظهر حدود دو ساعت مذاکره کردیم، بعد موقع نماز مغرب شد. سپس شام رسمی که آقای نایف ترتیب داده بود. بعد از شام ما از ساعت ۱۱ شب مذاکره را دومرتبه شروع کردیم، از ۱۱ شب تا ۵.۴ صبح یعنی تا موقع اذان صبح، مجموعاً ما بیش از ۷ ساعت در عصر و شب مذاکره کردیم و در نهایت به تفاهم رسیدیم. در ۵ بندی که میخواستیم به تفاهم برسیم، در همه آن ۵ بند به تفاهم رسیدیم. این داستان مربوط به اردیبهشت سال ۷۸ یعنی ۷۸.۲.۱۸ است. در پایان مذاکرات آقای نایف رو کرد به دو نفر گفت شما بنشینید یک متن را برای تفاهمنامه امنیتی بنویسید و آن متن را بدهید به فلانی یعنی من و هر متنی که ایشان امضا کرد من آن را امضا خواهم کرد و پیش من نیاورید. خب این کار شد و تفاهمنامه امنیتی امضا شد. بعد آمدیم در فرودگاه جده. ایشان در فرودگاه در حضور خبرنگاران اعلام کرد در ماجرای خُبر همسایگان ما دخالتی نداشتند، این همان چیزی بود که ما میخواستیم عربستان اعلام کند. بنابراین برای بازدارندگی فعالیت سیاسی حرکت مهمی است؛ بازدارندگی دیپلماتیک و سیاسی. موارد دیگری هم داریم که فرصت نیست آن را بگویم که آمریکاییها آماده بودند برای جنگ علیه ایران و با فعالیت دیپلماتیک توانستیم جلوی جنگ را بگیریم.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی روز چهارشنبه ۵ آذر، در دیدار جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم، تأمین امنیت را مطلوب و امنیتی کردن جامعه را مضر خواند و گفت: امنیت، اطمینان و آرامش ایجاد میکند، ولی امنیتی شدن اطمینان را از بین میبرد و مردم را نگران میکند. ما فضای امنیتی نمیخواهیم، ما فضای امن میخواهیم.
جمعی از وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم روز چهارشنبه ۵ آذر با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی دیدار کردند.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی، روز یکشنبه (۲۰ مهر) در جلسه دورهای خود با استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: در جنگ ۸ ساله تقریباً از اواسط سال ۶۱ سیستمهای پدافندی موشکی ما نمیتوانست به خوبی فعالیت کند. دلیلش این بود که هم شوروی سابق و هم فرانسه موشکهای ضد تشعشع رادار را به عراق داده بودند. به محض اینکه رادار روشن و تشعشع راداری آغاز میشد آن موشک به سمت رادار شلیک و رادار سیستم پدافندی منفجر میشد. آن موشکها از فاصله ۶۰ کیلومتری شلیک میشد، این سیستم پدافندی ما اگر هم میخواست فعال شود به هدف ۶۰ کیلومتری نمیرسید، بنابراین به محضی که رادار روشن میشد قبل از اینکه آن هواپیما در بُرد این سیستم موشکی ما قرار بگیرد، رادارها منفجر میشدند. هرچه ما سیستم موشکی میبردیم به جبهه نمیتوانستند کاری کنند. لذا در سال ۶۲ و ۶۳ نتوانستیم کاری کنیم البته خیلی دوستان تلاش کردند، ولی نشد. اما در سال ۶۴ که من فرمانده پدافند هوایی شدم همه دوستان را جمع کردم. اولین مسأله من این بود که با موشک ضد تشعشع راداری چه کار کنیم، اینکه میگویم ابتکار مهم است، نمونهاش همین است. الان من نمیخواهم آن ابتکار را بیان کنم که چه بوده، از نظر من هنوز هم آن طرح دارای طبقهبندی است. عدهای از نظامیان و اپراتورهای این سیستم، چند نفر درجهدار و افسر جزء طرحی داشتند آوردند و ما بحث کردیم در ستاد پدافند هوایی، شهید ستاری و شهید بابایی خیلی نقش داشتند و کمک میکردند، هر دو معاونین من در این ستاد بودند که کارشان بسیار ارزشمند بود، واقعاً فکر و طراحی آنها خیلی مفید بود. ما در ستاد درباره این ابتکار بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این طرح را عملیاتی کنیم، دیدیم ضرری نمیکنیم، البته تردید بود که این ابتکار بتواند جلوی موشک ضد تشعشع راداری را بگیرد. این را اولین بار در سال ۶۴ در خوزستان تجربه کردیم. آن موشک به رادار اصابت نکرد و این سیستم موشکی پدافند هوایی یک مقدار که هواپیما جلوتر آمد آن را هدف قرار داد و سرنگون کرد. این حادثه برای عراقیها خیلی مهم بود؛ یعنی یک نقطه عطف در جنگ و در سیستم پدافند هوایی بود. همین باعث شد که ما در اواخر سال ۶۴، سال ۶۵ و بهار ۶۶، در ۱۵ ماه حدود ۱۵۰ هواپیمای عراقی را سرنگون کنیم که دنیا متعجب شده بود. این موفقیت در سایه این ابتکار بود، اگر این ابتکار نبود نمیتوانستیم کاری کنیم. الحمدالله دیدم کسی تا به حال راجع به این موضوع چیزی نگفته و همچنان مخفی مانده است. خیلی مهم است که چند نفر بنشینند فکر کنند، البته از روی مباحث علمی و تجربه به این نتیجه رسیدند. ما اولین موضوعی که امروز باید درباره آن فکر کنیم موضوع ابتکار است. ما در برابر این هجمه تکنولوژی نو که امروز به جنگ آمده، میتوانیم کاری یا فکری بکنیم؟ به نظر من نباید مأیوس باشیم. البته خیلی کارها باید انجام بدهیم. اما در عین حال از هر ابتکاری هم باید استفاده کنیم. شاید افراد خلاقی باشند، دانشمندان و صاحبنظرانی باشند؛ آنهایی که متخصص الکترونیک، جنگال و فضای مجازی هستند بتوانند کاری کنند که ما بتوانیم بر تفوق تکنولوژیک دشمن غالب شویم که در این جنگ ۱۲ روزه مواردی را شاهد بودیم.