بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقویٰ الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم، فانی سمعت جدکم صلی الله علیه و آله و سلم یقول: «صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة و الصیام»
علی (ع) خورشید عدالت و تقوا و پرهیزگاری و ایثار و شجاعت بود. او که به تناسب این جمع پیامبر(ص) درباره او فرمود:
ان مدینة العلم، و علی بابها فمن اراد العلم فلیات الباب. هر کس دانش و حکمت را میطلبد از راهش و از مسیرش وارد شود که علیبن ابیطالب(ع) باب و مسیر صحیح علم و دانش نبوی است و امیدواریم امروز دانشگاههای ما، مراکز علمی و پژوهشی ما باب علم باشند. چون دانشگاهها باید راه علم را به دانشجو بیاموزند. علم چیزی نیست که به دیگری آموخت. دنیای علمی دنیایی بس بزرگ و بی پایان است. باید راه فهم و پژوهش به دانشجو آموخته شود و در آن روز میتوانیم بگوییم که دانشگاههای ما باب علم و تحقیق برای نسل جوان ما هستند. از یک دیدگاه جهان به دو بخش تقسیم میشود: ضعیف و قوی؛ جامعة علمی و دانشمند و جامعهای که از دانش و علم تهی است که هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون(سورة زمر، آیة ۹)؛ هل یستوی الاعمی و البصیر(سورة انعام، آیة ۵۰)، گرچه او گفت: توانا بود هر که دانا بود تعبیر؛ قرآنی این است که بینا بود هر که دانا بود. اگر ما میخواهیم راه را ببینیم و مسیر را تشخیص دهیم و مسیر درست حرکت را بفهمیم، اساس دین برای این نیست که زیر بغل ما را از اول بگیرد و به مسیری بکشاند. ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین(سورة بقره، آیة ۲)؛ قرآن کتاب هدایت است، راه را به ما نشان میدهد پس اسلام راه سعادت را به ما میآموزد. این ما هستیم که باید پرتلاش، حرکت و مجاهدت کنیم تا به سعادت دست یابیم.
خواستم آغاز سخن را از وصیتی شروع کنم که دیشب و سحرگاه امروز مولای ما امام پرهیزگاران به همه و به ویژه حسن و حسینش فرمود: اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم؛ آنچه به شما وصیت میکنم و همة فرزندانم و اهل بیتم و هر آن کس که این پیام به گوش او میرسد و به او ابلاغ میشود، این است که همه خویشتندار باشید؛ تقوی یعنی کاری را بدون تأمل نکردن، کاری را بدون توجه به قانون [انجام ندادن]؛ تقوی یعنی اینکه انسان رها نباشد یعنی آن چیزی که ما را نگه میدارد؛ در مسیر حرکت کنیم و دقیق حرکت کنیم و با اندیشه حرکت کنیم و با توجه به نقاط ممنوعه حرکت کنیم و بالاخره خویشتندار باشیم.
بعد فرمود: نظم امرکم؛ زندگی شما بدون نظم و بدون چارچوب سامان نخواهد یافت. دانشگاه و علم برای ایجاد نظم و انتظام در این کشور است. ما دانشگاهها و پژوهشگاهها و استاد و دانشجو و تلاش علمی هدفمند را میخواهیم، والا اگر پایان کلاس درس چند مقالهای باشد که در قفسهای بماند و خاک بخورد یا چند جلد کتابی باشد که بر تعداد کتابهای کتابخانههای اندیشمندان بیافزاید آن دانشگاه، دانشگاه هدفمند نیست.
عالم ینتفع بعلمه، عالم باید کسی باشد که به همه منفعت برساند، والا اگر این سینه شود پر از علم و دانش و خدا را شاکر باشد که عالم شده است برای ما کافی نیست. دانشگاه باید نیازهای جامعة ما را بشتابد، دانشگاه باید به کمک ملت و دولت حرکت کند.
ما همة مشکلاتی که داریم از رکود تورمی داریم. من میترسم این رکود تورمی دامن خود دانشگاه را هم گرفته باشد. میخواستم درخواست کنم که در رکود تورمی به ما کمک کنید. آیا در خلاقیت و نوآوری شما احساس رکود نمیآید؟ و آیا در کمیت احساس تورم نمیکنید؟ نکند دانشگاه ما و مراکز علمی ما که یکی از وظایفش حل رکود تورمی اقتصاد امروز جامعة ماست خود نیز به این درد مبتلا شده باشد؟ به فکر کیفیت باشیم. اگر بادی وزید، آن گلی که در گلخانه تربیت شده است در اولین شرایط طوفانی از بین خواهد رفت.
به جوانها و استادان و دانشگاهها اعتماد کنیم. البته اگر تذکری داریم تذکر بدهیم اما یادمان باشد دانشگاه، استاد، دانشجو همه با هم یک گروه مرجع هستند؛ چه بخواهیم، چه نخواهیم. جوانهای ما، نسل ما حتی جوانها و نوجوانهای ما به دانشگاه و استادان و دانشجو نگاه میکنند. قدیم که این چنین بود - الان نمیدانم – که ورود به دانشگاه قبل از اینکه به معنی آموختن و شروع آموختن تکمیلی باشد یک منزلت بود. از طرف میپرسیدی شغلت چیست؟ میگفت من دانشجو هستم. کلمة دانشجو را خیلی محکم و قوی میگفت. وقتی هم اینها را به سربازی میبرند در پادگان احساس غرور میکرد میگفت من دانشجو هستم. این منزلت اجتماعی را هر روز به بهانهای نشکنیم.
اگر میخواهیم فضای دانشگاه به ما علم و خلاقیت و نوآوری بیاموزد باید این فضا احساس استقلال و آزادی بکند نه این که هر روز احساس کند یک فشار و چارچوبی بر او تحمیل شده.
اگر پایان تحقیقی از روز اول مشخص باشد، آن دیگر تحقیق نیست. تحقیق که نمیتواند از روز اول پایان تحقیق را داشته باشد، فرضیه میتواند داشته باشد. بگذاریم در علم و دانش جوانهای ما احساس کنند آزادند، اشکال میکنند، نقادی میکنند، سخن میگویند. استاد ما هم در کلاس احساس آزادی بیشتر کند. این کشور، کشور اسلام، ولایت و علم و فقه است و ولایت فقیه است. از کرسیهای آزاداندیشی نهراسیم، فضا را باز بگذاریم. البته که از دانشگاه ما باید فارغالتحصیلی خارج شود که به غیر از علم، هویت اسلامی و ایرانی را هم به خوبی لمس کرده و آموخته باشد. البته دانشجوی ما باید با فرهنگ گذشته خود هم آشنا شده باشد و با فرهنگ قرآن و اسلام هم آشنا شده باشد، اما باید عالم تربیت بشود. او باید بتواند به جامعة ما نظم بدهد؛ و نظم امرکم.
امروز دانشگاهها باید ببینند نیازهای جامعه ما چیست؟ بگذارید حل هر یک از مشکلات ما به نام یکی از دانشگاههای کشور باشد. چه اشکالی دارد که رکود تورمی ما را دانشگاه تهران حل بکند و چه اشکال دارد که معضلات محیط زیست ما را مثلاً دانشگاه شریف حل کند. بگذاریم حل معضل ارومیه و زاینده رود و گرد و غباری که در جامعه ما میبارد به عهدة دانشگاههای ما باشد
آقایان این چه رسمی است که در روز رأی پای صندوق رأی میرویم و به فردی به عنوان رئیسجمهور رأی میدهیم و تا چهار سال دیگر خداحافظی میکنیم؟ مگر بناست مشارکت مردم که بزرگترین سرمایة اجتماعی ماست فقط در روز رأیگیری باشد؟ برگ رأی به مانند بذر است. اگر بذری در زمینی پاشیده شد، مراقبت، آب و نظارت میخواهد تا به محصول برسد. ما فکر میکنیم دولت مسئول حل معضلات جامعه است. دولت با مردم و در کنار مردم دست به دست هم باید مشکلات را حل بکنند. ما هر دو به هم عهد دادهایم؛ دولت به مردم عهد داده است و مردم به دولت عهد دادهاند. اوفوا بالعهدان العهد کان مسئولا؛ هر دو وفا کنیم. این دولت به همة قولهایی که به مردم عزیز داده است تا پایان وفادار میماند، انشاءالله مردم هم تا پایان وفادار به حضور، نظارت و حمایتشان خواهند بود.
بدانیم با تعامل و تدبیر و توکل و امید، موانع را از پیش پا برخواهیم داشت چه موانع خارجی و چه موانع داخلی. من دراینجا و این روز لازم میدانم از فرزندان این مرز و بوم که در مذاکرات ۱۷ روزه با همة قامت و قدرت وارد شدند تشکر کنم؛ همانها که پرورش یافته دانشگاهها هستند شما میدانید همة قدرتهای منطقه به استثنای یکی دو کشور همه آن طرف هستند. یک صف طولانی و بلند در برابر یک تیم مقتدر، عالم و آگاه. شما میدانید در مذاکرات هستهای حقوق، سیاست، اقتصاد و مسائل فنی همه در کنار هم هست. تیم مذاکره کننده را یک گروه اقتصادی و فنی و یک گروه حقوقی کمک میکردند و پشتیبانی میکردند. اگر گروه مذاکره کنندة ما بداند که ملتی پشتوانة اوست و در صحنه است و مراقب است و نظارت و حمایت میکند [بهتر عمل میکند].
خوشحالیم در شرایطی که ما این بار سنگین را بر دوش گرفتهایم که رهبری معظم انقلاب هم هدایت و حمایت میکند و هم به تیم هستهای اعتماد دارند. من از طرف شما استادان دانشگاه و هم از طرف ملت ایران از تیم هستهای از مذاکرات گذشته و پیش رو که خواهد داشت تشکر میکنم و امیدوارم با حمایت مردم و با استفاده از علم و دانش موفق شدند. اگر عاقلانه و عالمانه حرکت کردیم موفق میشویم که دانشگاه هم رسالتی بزرگ برای هر دو (عقل و علم) بر دوش دارد. ما میتوایم به همة مشکلاتمان برسیم و راه حل آن را بیابیم.
امیرالمؤمنین(ع) سپس میفرمایند: و صلاح ذات بینکم؛ یعنی آشتی و دوستی و برادری، از هم جدا نشویم، فاصلهها را زیاد نکنیم، این قدر سنگ جناح و حزب را به سینه نزنیم. بیاییم همین سه سالی که برای دولت یازدهم پیش رو داریم کمتر سنگ جناح را بر سینه بزنیم و بیشتر بر صلاح ذات بینکم تأکید کنیم. و بعد فرمود: صلاح ذات البین افضل عامة الصلاة و الصیام. نماز درازتان یک طرف و ایجاد آشتی در یک طرف. آشتی از نماز و روزهها واجبتر و برتر است. خدا به همة ما توفیق دهد راهرو راه امیرالمؤمنین، پیرو راه علی بن ابیطالب باشیم و از الطاف خداوند بزرگ ائمه طاهرین (ع) همیشه بهرهمند گردیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته