خاطره لحظهای سرنوشتساز در جلسه انتخاب رهبری
متن کامل این بخش مصاحبه:
من عضو مجلس خبرگان اول که رهبری آیتالله خامنهای را به تصویب رساند، نبودم. آیتالله هاشمی جانشین فرمانده کل قوا بود و من هم معاون ایشان بودم. گرچه جنگ تمام شده بود و دو طرف قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بودند و آتشبس اجرا شده بود، اما این احساس خطر میشد که عراق بخواهد در فرصتی به ما حمله کند.
شب ارتحال حضرت امام (ارتحال ایشان در شب چهاردهم ساعت ۱۰:۲۰ اتفاق افتاد) من ساعت ۱۱ طبق نظر آقای هاشمی به همه نیروهای مسلح، سپاه و ارتش، آمادهباش صد درصد دادم. یکی از مراکز قرارگاه خاتمالانبیاء در تهران در کنار ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی بود. زمانی که برای رهبری حضرت آیتالله خامنهای تصمیمگیری شد، مجلس خبرگان در محل مجلس شورای اسلامی تشکیل شده بود.
حدود ساعت ۴ بعدازظهر در قرارگاه تلکسی به دست من رسید که در منطقه عین خوش حدود ۶۰۰ تانک عراقی آمادهاند به کشور حمله کنند. این تلکس را آوردم به آیتالله خامنهای که آن زمان رئیسجمهور بود نشان دادم. آنجا با آیتالله خامنهای مقداری صحبت کردیم راجع به اینکه اگر رهبری شورایی باشد چه کسانی هستند. استمزاجی کردم.
وقتی مجلس خبرگان خبرگان شروع شد، تنفس تمام شد و اعضای خبرگان در صندلیها قرار گرفتند، من وارد خبرگان شدم و رفتم در جایگاه هیأت رئیسه این تلکس را نشان آقای هاشمی - که نائب رئیس بود - دادم. آقای هاشمی تلکس را خواند و پشت بلندگو به اعضای خبرگان گفت، آقای روحانی خبر مهمی آوردند، خودشان این خبر را برای شما بخوانند. من از میکروفن آیتالله هاشمی استفاده کردم و خبر را برای اعضای خبرگان خواندم. خبر تا حدی نگرانکننده بود چون امام و فرمانده کل قوا نبود و خبرگان هم مسئولیت سنگینی بر دوش داشت. این خبر که واقعی بود و از جبهه به ما رسیده بود، تا حدی برای همه نگرانکننده بود که قاعدتاً در زمینه رهبری تصمیم سریعتری اتخاد کنند. من بعد از آن در مجلس خبرگان نشستم و موقع رأیگیری برای آیتالله خامنهای نشسته بودم.
وقتی این خبر را خواندم قبل از رأیگیری برای شورایی یا فردی بودن رهبری بود. قبل از تنفس بحثهایی شده بود در خبرگان و بعد که مجلس خبرگان پس از تنفس تشکیل شد، من این خبر را دادم، چون آیتالله هاشمی از من خواست خبر را خواندم، بعد بحث نهایی و رأیگیری شد که شورایی بودن رأی نیاورد.